ورزش و حفاظت از آب و هوا: “نیاز به نفوذ بر سیاست”

راجر پیلکه، محقق محیط زیست از دانشگاه بولدر، کلرادو، میگوید در مقایسه با صنعت یا حملونقل، سهم ورزش در تغییرات آب و هوایی بسیار کم است. او می گوید بنابراین خطر سبز شدن در ورزش زیاد است. زیرا اقدامات اقلیمی سازمان های ورزشی تأثیر نسبتاً کمی بر تغییرات اقلیمی خواهد داشت.
این خطرناک است، زیرا این اقدامات می تواند دید آنچه واقعا مهم است را تار کند. و به گفته پیلکه، اینها فناوری های جدید و بالاتر از همه، اقدام سیاسی هستند.
این بدان معنا نیست که ورزش باید در تصمیمات سیاسی دخالت کند. با این حال، ورزش می تواند از دامنه خود برای ارائه اطلاعات در مورد اقدامات واقعا موثر استفاده کند. پیلکه می گوید: “مردم باید آگاه شوند که بیشترین بازدهی کجاست. اینجاست که سازمان های ورزشی با ژئوپلیتیک روبرو می شوند.”
مصاحبه کامل را اینجا مطالعه کنید
ماکسیمیلیان ریگر: آقای پیلکه، ورزش واقعاً چه تأثیری بر آب و هوا دارد؟
راجر پیلکه: وقتی در مورد تغییرات اقلیمی صحبت می کنیم، که واقعی و یک مشکل بزرگ است، غریزه ما این است که بگوییم ما به همه چیز نیاز داریم. همه باید مشارکت کنند. و نقش ورزش جالب است. زیرا ورزش جای زیادی در تفکر و توجه ما می گیرد.
اما واقعیت این است: ورزش تنها بخش بسیار کوچکی از اقتصاد جهان است. ورزش مانند صنعت، مانند حمل و نقل، مانند کشاورزی نیست. اگر حساب کنید و به انتشار گازهای گلخانه ای از ورزش نگاه کنید، اولین چیزی که مردم می بینند این است: اوه وای، این میزان در استانداردهای جهانی بسیار کم است!
وقتی سازمانهای ورزشی میگویند ما میخواهیم ردپای کربن خود را کاهش دهیم، میخواهیم به پایداری کمک کنیم – این خوب و خوب است، اما خطر شستشوی سبز بسیار زیاد است. بنابراین این ایده که در حالی که آنها چیزهای بسیار خوبی می گویند، تاثیر آن بسیار ناچیز است.

پیلکه: “من خیلی نگران شستشوی سبز هستم”
سواران: اما اگر به عنوان مثال به جام جهانی فوتبال در قطر نگاه کنید. ردپای کربن از این رویداد بزرگتر از رد پای سالانه 68 کشور بود و این محاسبات محافظه کارانه فیفا است. پس این اتفاقات قطعا تنها و مهمترین مقصر نیستند، اما نقش دارند، اینطور نیست؟
پیلکه: بله، البته، هر قدم کوچک کمک می کند. اما آنچه این آمار می گوید: در این دنیا کشورهای کوچک زیادی وجود دارد. و بسیاری از کشورها با ردپای کربن کمی وجود دارند، زیرا صنعت وجود ندارد، زیرا دسترسی به برق وجود ندارد، که فقیر هستند. بنابراین این بیش از فیفا یا قطر بیانیه ای در مورد توسعه جهانی است.
شما همچنین می توانید به این موضوع نگاه کنید: پروژه های زیرساختی زیادی در جهان وجود دارد، از جمله استادیوم ها. مردم سفر می کنند سفر روزانه 1.5 درصد از انتشار گازهای گلخانه ای را تشکیل می دهد. اما بیایید بگوییم که ورزش حرفه ای را کنار می گذاریم. مسابقات جهانی، المپیک، لیگ های حرفه ای. ورزش همگانی، بیایید از شر آن هم خلاص شویم. و بعد فردا بیدار می شویم. مشکل آب و هوا دقیقاً مانند امروز خواهد بود.
بنابراین یک پیام مختلط است. بله، البته ما به همه افراد در کشتی نیاز داریم. اما ما به نفوذی در سیاست نیاز داریم که بیشترین سود را به همراه داشته باشد. اگر میخواهیم تغییرات اقلیمی را کند کنیم، باید روی گامهایی تمرکز کنیم که بیشترین تأثیر را دارند، نه آنهایی که بیشتر قابل مشاهده هستند یا حس خوبی دارند.
به همین دلیل است که من بسیار نگران شستشوی سبز هستم، زیرا شستشوی سبز ما را از تصمیماتی که تأثیر بسیار بیشتری دارند، اما شاید به اندازه صحبت کردن در مورد جام جهانی یا المپیک جذاب نباشند، منحرف می کند.
“پرداخت غرامت سبزشویی است”
سواران: سبزشویی برای شما چیست و چگونه سازمان های ورزشی می توانند به طور جدی در مبارزه با تغییرات آب و هوایی مشارکت کنند؟
پیلکه: پرداخت غرامت نمونه خوبی از شستشوی سبز است. مثلاً وقتی مردم سفر می کنند، آن را می بینند. می توانید یک دکمه را فشار دهید، 15 یورو بپردازید و نشان می دهد که انتشار CO2 خود را جبران کرده اید. این سبزشویی است زیرا باعث میشود احساس کنیم کاری انجام دادهایم، اما بیشتر مطالعات نشان میدهند که جبران راهی به سمت اقتصاد کربنزدایی نیست. پس این یک مثال است.
و سپس وقتی سازمانهای ورزشی میگویند: اوه، ما کربن خنثیایم و شما به حروف ریز نگاه میکنید و میگوید که به کسی در اندونزی پول دادهاند تا درخت بکارد – پس این بیشتر یک مسئله حسابداری است و هیچ چیز، چه چیزی واقعاً بر جهان تأثیر میگذارد. نگرانی من در مورد شستشوی سبز این است: ما احساس می کنیم کاری انجام داده ایم، اما هیچ اتفاقی در دنیای واقعی رخ نداده است.
بیایید در مورد رویدادهای بزرگ، مسابقات قهرمانی جهان، بازی های المپیک که در مکان های مختلف برگزار می شود صحبت کنیم. بحث های زیادی در مورد میراث این رویدادهای مگا وجود دارد. و اینجاست که خیلی سریع خیلی پیچیده می شود.
و درک این نکته مهم است که تاثیر ورزش فقط به دی اکسید کربن محدود نمی شود. به عنوان مثال، اگر یک متروی جدید برای زنده ماندن از این رویداد ساخته شود – آنگاه تأثیر آن بر مردم محلی و پایداری آن میتواند بسیار بیشتر از شمارش مولکولهای CO2 باشد.
بحران آب و هوا با فناوری حل خواهد شد
پیلکه: خوب، بحث بزرگی در جامعه محیطی در مورد اینکه چگونه انتخاب های فردی سبک زندگی می تواند بر آب و هوا تأثیر بگذارد وجود دارد. آماری که فکر می کنم درک آن مهم است این است که تقریباً سه میلیارد نفر در سراسر جهان وجود دارند که به اندازه من و شما در اروپا و آمریکای شمالی به برق دسترسی ندارند، اما سخت تلاش می کنند تا به برق دسترسی پیدا کنند.
و من همیشه به دانشآموزانم میگویم: اگر احساس خوبی دارید، انجامش دهید. اما حساب کنید و درک کنید که انتخاب های فردی ما در کشورهای توسعه یافته در آینده اهمیتی نخواهد داشت. واقعیت این است: مردم ورزش را دوست دارند، دوست دارند سفر کنند، دوست دارند آخر هفته ها به بازی های فوتبال بروند و برای انجام این کار سوار قطار، هواپیما یا ماشین می شوند.
تغییر رفتار تعداد زیادی از مردم – تلاش. اما در واقع مشکل CO2 با فناوری حل خواهد شد. فن آوری ها، نحوه تولید انرژی، یعنی باد، خورشید، انرژی هسته ای، انرژی زمین گرمایی و نحوه استفاده از انرژی. تأثیرگذاری بر این تغییرات آسانتر از تغییر سبک زندگی میلیاردها نفر است.
سواران: آیا انجمن های ورزشی می توانند این تغییر را ترویج کنند؟
پیلکه: اولین کاری که نهادهای حاکم بر ورزش باید انجام دهند این است که بزرگی مشکل را درک کنند و اینکه چه تغییراتی تفاوت ایجاد می کند. سازمان های ورزشی نخواهند گفت: می خواهیم میزبان بازی های کمتری باشیم. DFB به سادگی جام DFB را به دلیل آب و هوا لغو نمی کند. فیفا در مورد میزبانی بیشتر جام جهانی صحبت می کند.
بنابراین ورزش ادامه خواهد یافت و سازمان های ورزشی بر خلاف منافع آنها کار نخواهند کرد – و این به معنای کشاندن مردم به استادیوم ها و جلوی تلویزیون، و هیجان زده کردن مردم در مورد ورزش است. ورزش بانوان در حال حاضر در حال رشد است، توجه دوچندان خواهد شد، که این یک چیز بزرگ و خوب برای ورزش است.
بنابراین نهادهای حاکم بر ورزش باید درک کنند که تصمیماتی وجود دارد که می تواند تفاوت ایجاد کند. یکی از بزرگترین گام ها توقف سوزاندن زغال سنگ برای انرژی خواهد بود. مردم باید آگاه شوند که بیشترین بازدهی کجاست. اینجاست که سازمان های ورزشی با ژئوپلیتیک مواجه می شوند.
مصرف زغال سنگ در اروپا و آمریکای شمالی در حال کاهش است که عالی است. اما در هند و چین همچنان رو به افزایش است. بنابراین اگر سازمانهای ورزشی به میزان ردپای کربن نیروگاههای زغالسنگ اشاره میکردند، ناگهان بخشهای مختلف جهان واکنش متفاوتی نشان میدادند.
بنابراین بسیار ساده و از نظر سیاسی امنتر است که بگوییم: این به اقدامات فردی بستگی دارد. اما سازمان های ورزشی در این مورد کمی جسورانه عمل می کنند زیرا بیشترین تأثیر را ندارد.
پیلکه: یوفا باید جدولی برای خروج از زغال سنگ درست کند
سواران: سپس یوفا را به عنوان مثال در نظر می گیریم. به نظر شما، آیا یوفا باید قبل از یورو 2024 به دولت آلمان بگوید: شما باید سریعتر از ذغال سنگ خارج شوید؟
پیلکه: خوب، بین حمایت از انتخاب های سیاستی خاص و آموزش مصرف کنندگان تفاوت وجود دارد. یکی از کارهایی که یوفا می تواند انجام دهد این است که به سادگی وضعیت حذف زغال سنگ در هر کشور یوفا را منتشر و عمومی کند. می توانید از آن یک میز درست کنید! بدون اینکه بگوییم ما سیاست لهستان را بیشتر از فرانسه دوست داریم.
انرژی هسته ای نمونه دیگری است که در برخی از نقاط جهان بسیار بحث برانگیز است اما پتانسیل کاهش زیادی دارد. به محض اینکه یک سازمان ورزشی جرأت می کند به مسائل سیاسی بپردازد – ما دیدیم که در جنگ اوکراین – بسیار سیاسی می شود و مردم طرف می گیرند. تغییر اقلیم مشکل ساده ای نیست. زیرا در مورد انرژی است و انرژی عمیقاً با اقتصاد جهانی در هم تنیده است.
بنابراین سازمان های ورزشی ابتدا باید تحقیقاتی انجام دهند و سپس به این فکر کنند که چگونه می خواهند جایگاه خود را نشان دهند. توصیه من این است: اول، مطمئن شوید که مشکلات را بدتر نمی کنید. سپس می توانید با مشکلات مقابله کنید. و نقطه شروع این خواهد بود: افراد عاقل دیدگاه های متفاوتی در مورد بهترین روش کربن زدایی دارند. و این اشکالی ندارد! سازمان های ورزشی می توانند به مردم در درک این پیچیدگی کمک کنند.
سواران: سازمان های ورزشی در کجا هستند – آیا آنها به اندازه کافی هوشمند هستند؟
پیلکه: فکر میکنم عجلهای برای سبزترین ظاهر شدن وجود داشته است – نه فقط در ورزش. جایی که سبز بودن بیشتر یک ابزار بازاریابی است تا سیاست یا آموزش. می دانید، دانشگاه من تبلیغ می کند که استادیوم فوتبال آنها چقدر سبز است – و من در مورد آن کمی بدبین هستم. این بیشتر در مورد نشان دادن ارزش های خود است تا در واقع ترویج کاهش CO2، که واقعا مهم است.
من دوست دارم سازمانهای ورزشی به این مسائل کمی جدیتر و سیاسیتر برخورد کنند و کمتر از منظر بازاریابی. زیرا ممکن است برای مردم گیج کننده باشد. اگر مردم فکر کنند: اوه، من فقط پرواز ارزان خود از لندن به پرتغال را برای یک بازی یوفا جبران می کنم و تغییرات آب و هوایی را حل کرده ام – اصلاً اینطور نیست.